رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِين
دختـر هابیل چهارشنبه هفدهم فروردین ۱۴۰۱ 3:48گاهی وقتا میگم کاش خصر نبی اینجا بود و حکمت بعضی از کارها رو میگفت.
یادته داشتیم مار و پله بازی میکردیم من منتظر یه شش بودم اذن ورود پیدا کنم
و تو فقط یه دونه یک میخواستی بری تو قلعه
دست آخر تو رفتی و من مونده بود و یک تاس بی شش.
دوستم بهم پیام داد که خواهرم بیش از 7ساله منتظر وجود یه بچه تو زندگیشون هست، همه جور دوا و درمون و نذر و نیاز کردن، بچه نمیمونه و سقط میشه، دکترش گفته فقط رحم اجاره ای
حالا دربه در دنبال یه خانم متدین میگردن و کل هزینه هاش رو متقبل بشن که بتونن بدین واسطه طعم مادر شدن رو بچشه،ازم خواسته بود براش پیدا کنم.
از اونور مادری رو می شناسم که بچه های هفت ساله و ده ساله اش رو به حد مرگ هر روز میزنه و تو همین زمهریر زمستون قبل، بعد از کلی کتک زدن بچه ها تو حمام، لخت تو سرما نگهشون داشته بود.
این بچه ها قرار چی بشن؟ یا ناپدری که با موچین دونه دونه موهای سر پسر رو میکنه و هر روز بهش میزنه
من موندم؟! چه حکمتی داره کار خدا، یکی هر روز ضجه میزنه و دلش بچه میخواد، یکی داره و این همه بلا سرش میاره؟
شاید باور نکنی من هر شب دل نگران همه ی بچه هایی میشم که بچگی نمیکنن، با استرس سر به بالین میذارن، به ناخن های جویده شده
امیدوارم همون طور که حنّا همسر ذکریای نبی، همانطور که ساره همسر ابراهیم نبی مادر شدن را در اوج ناامیدی تجربه کردن، هرکس که دلش آغوش گرم فرزند، لبخند دلنشین ثمره ی زندگی اش را می خواهد خداوند برایش کن فیکون کند.
و امیدوارم تمام بچه های جهان در رفاه و آرامش زندگی کنند.
نتیجه اخلاقی:اگه بدون دغدغه براحتی مادر شدی و مادر شدی همین حالا سجده کن و خدا رو شکر کن.
اگه با بچه ات بد تا میکنی و تمام دق و دلی های زندگی رو سر اون خالی میکنی بدون اون بچه امانت دست تو هست این لوح سفید وجودیش رو هيتلری نکن!!
و دست آخر برای همه ی اونایی که چشم انتظار وجود یه بچه تو زندگیشون هست لطفا دعا کنید خصوصا برای خواهر دوستم...