حالا که چی؟

دختـر هابیل دوشنبه بیست و هفتم شهریور ۱۴۰۲ 21:53

کلیپ های آبرو برانداز استقبال از رونالدو که میبینم
منو یاد چند تا خاطره میندازه
یادمه قرار بود آقای رفسنجانی بیاد کاشون، ملت تو ظل آفتاب نشسته بودند و دسته گل محمدی به شهر ما خوش آمدی میخوندن
ماشالله قدرتی خدا همه هم دسته گل محمدی هستند یکی گل خرزهره نیست.

چند نفر حالشون بد شده بود گرما زده شده بودند، ملت عنر عنر پاشده بودند رفته بود کی رو ببینند؟ صرفا برای چی؟
که بگی من یکی از نماینده های دولت رو دیدم؟!
خب تهش چی؟!
واست نون و آب شد؟

یه بار هم اعجوبه ی قرن، احمدی نژاد اومده بود، ملت قلم به دست کرور کرور نامه مینوشتن و درد و دل کردن و پسرم رو بفرست سرکار، دخترم رو ال کن و کلی اسرائیلیات دیگه، انگار واقعا کاری از دستش برمیاد.

حالا پسرت رو سرکار گذاشت؟ ، دخترت رو بل کرد؟

[حالا آقای دکتر، واکسن استرازانکا زدی، کانادا خوش میگذره]

و این ملت سر قبر کی دارند گریه می کنند.؟!

همایش بسیج بود تو مدرسه، هر روز باید رژه رو تمرین میکردیم که وقتی یکی از حضرات داره میاد گاف ندیم.

ته رژه هم باید می‌گفتیم یا زهرا

بماند یه عده گفتن یا زینب یه عده یا حسن،

حسن رو از کجا آوردند؟!

اون لحظه چهره خانم گلابچیان، معاون حزب راستی مدرسه دیدن داشت.

بعد هم باید مدل سرباز ها می‌نشستیم، پای چپ جلو تر، سینه ستبر، بی حرکت. تا اراجیف یه عده که معلوم نیس چی میگن رو بشنویم، ساق پای هممون درد گرفته بود.
همه فقط خدا خدا میکردن تموم بشه.

یکی از بچه ها که زیاده خورده بود و پروار شده بود، تحمل نکرد و نشست، حالا من جوش اونم میخوردم که نکنه بهش چیزی بگن، هی گفتم پاشو گفت:دیگه زانوم شکست.

و امان از این غصه های خدا نداده.

داشتم فکر میکردم از بس ما به جایی نرسیدیم، به هر چیزی میخوایم چنگ بزنیم
قضیه رونالدو دیگه تکمیل کننده این عبث بودن ماست، این هیچ وقت نرسیدن ها
این بدبختی ماست...
با این جمعیت میشد انقلاب کرد!!

این انقلاب رونالدویی، این دویدن و از تپه بالا رفتن و ندیدن حتی هاله ی او، هویت ماست

این دویدن های پی در پی و نرسیدن های همیشگی ست

خلاصه که تو زندگی عنتر منتر اینو و اون نشو

میخواد نماینده دولت باشه یا بازیکن اجنبی که یاسین مغربی نذر کرده سالم برگرده به مام وطنش.
*نکن هم وطن

بیوگرافی
بر سر در این طویله ثبت است
داخل نشود هر آنکه خر نیست


با نهایت احترام کپی نکن حَیوان!!

Insta:dokhtarehabil
آخرین نوشته‌ها
نوشته‌های پیشین
دوستان