سوزن و جوالدوز

دختـر هابیل سه شنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۳ 14:8

از اینکه برای اِنمین بار بچه ها میخوان

جزیره لاروا رو ببینن عصبی شدم، دوباره شنیدن دیالوگ های تکراری

ولی وقتی چند روز پیش، تی وی فیلم سینمایی کوهستانی میان ما رو گذاشت با اینکه چند بار دیگه هم دیده بودم، اما نشستم تا تهش دیدم

مثل اونا سردم شد، یخ کردم، ترسیدم، عاشق شدم، گریه کردم و به وجد اومدم.

این حال رو هم بعد از دیدن سه گانه پیش از طلوع، پیش از غروب و پیش از نیمه شب اثر ریچارد لینکلیتر دارم، چه دیالوگ های نابی چه فضا سازی محشری، چه تنهایی دبشی من فیلم رو دیدمش.

اونجائیکه سلین برای جسی ترانه ساخت و گیتار زد(تازگیا دوباره تو یوتیوب دیدم :)) )

*خلاصه هرکی با یه فیلمی کلی خاطره داره

**دلم برای وقتایی که کلی فیلم میدیدم تنگ شده:/

بیوگرافی
بر سر در این طویله ثبت است
داخل نشود هر آنکه خر نیست


با نهایت احترام کپی نکن حَیوان!!

Insta:dokhtarehabil
آخرین نوشته‌ها
نوشته‌های پیشین
دوستان