غافلگیری اموات

دختـر هابیل یکشنبه یکم مهر ۱۴۰۳ 23:46

امیرعلی :عمو محمود چطور مرد؟
بهانه اش این بود سوار اتوبوس شد، پاش بین در گیر کرد، عفونت زیاد شد، و تمام بدنش رو گرفت و تمام!!
هربار میخوای سوار اتوبوس یا مترو بشی مواظب درش باش
بیدگل مترو هم داره؟!
آررررره از هلال علی تا شازده قاسم!!
بگیر بخواب فردا ساعت 7:25سرویس میاد دنبالت!
بابا احمد چجور مرد؟
یادش رفت نفس بکشه!! سکته کرد دیگه صدبار گفتم که.
پس برای سلامتی هر دوشون یه صلوات گل محمدی
خخخ، مگه مرده هم سلامتی داره؟ حالا نمیشه صلواتش جواد نکونامی باشه؟!
باید بگی برای شادی روحشون یه صلوات محمدی پسند بفرست.
"اللهم صل علی محمد و آل محمد"

حالا که نصف شبی اموات رو غافلگیر کردی و آچمز سلامتی بعد از مردن شون شدند، بخواب!!

*دیالوگ های شبانه برای نخوابیدن برای مکن ای صبح طلوع شدن

کابوس

دختـر هابیل چهارشنبه پانزدهم آذر ۱۳۹۶ 8:39
به کابوس میشه دو نگاه داشت

اول اینکه همش یه خواب بده که خدا رو شکر تموم شده رفته

دوم اینکه گند شدن حالت،ترس اینکه نکنه قراره اتفاق بیافته

و داشتن فکر مشغول و مشوش

*حلقم درد گرفته اینقدر تو خواب جیغ زدم:|

^^لاحول ولا قوه الا بالله^^

 

خواب به چشمام نمیاد

دختـر هابیل دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۶ 11:15
 

حالا درسته خواب روزه دار هم ثواب داره

اما یه تکونی به خودت بده زخم بستر نگیری :|

دنیای مردگان

دختـر هابیل دوشنبه نهم اسفند ۱۳۹۵ 9:54
 

به دنیای ماورالطبیعه و کمی اونورترش علاقه ی عجیبی دارم

چند شب پیش تو جمع بودم  که گفتم هر کی میخواد خبر از عالم بالا پیدا کنه و خواب رفتگان رو ببینه

در روایت هست که یه حمد و یازده قل هوالله احد وهفت مرتبه سوره ی قدر بخونه طرف به خوابش میاد

فقط نباید بپرسی اون دنیا چه خبر چون نمی تونن جواب بدن؟؟

خانم دکی هم به نیت دیدن پدر خوند وشب خواب عمه رو دید!!

حالا یه پشت بوم کم وزیاد اشکال نداره که

بعد از چاق سلامتی معمول با توجه به اینکه من تاکید کردم نپرسی اون دنیا چه خبر؟

خرد مجسم نه گذاشت نه برداشت و گفت: خب عمه تعریف کن اون دنیا چه خبر؟چیکار میکنید؟؟

و عمه ی خدابیامرز که همیشه جواب دندان شکن تو آستین داشت با گفتن: خیلی خبره اینجا،باید بیای تا ببینی!!

خانم دکی رو آچمز کرد.

+آقا ما نه شیر شتر رو خواستیم نه دیدار عرب،ما دیگه دل ودماغ گروگانگیری نداریم

خواب

دختـر هابیل دوشنبه دوم اسفند ۱۳۹۵ 11:39

 

دوستی از من بپرسید که  خواب باباتو هم  دیدی  این چند روز؟

خواستم بگم من این چند روز خواب به چشمام نیومده  اما حتما خوابی خواهم دید

 که بابام تو یه باغ پر از گل وبلبله و داره با برادر دوقلوش خوش وبش میکنه

وقت خواب

دختـر هابیل دوشنبه هجدهم بهمن ۱۳۹۵ 11:0
من اگه ساعت برنارد رو داشتم زمان رو متوقف میکردم

که فقط صبحا پنج دقیقه بیشتر بخوابم

بیوگرافی
بر سر در این طویله ثبت است
داخل نشود هر آنکه خر نیست


با نهایت احترام کپی نکن حَیوان!!

Insta:dokhtarehabil
آخرین نوشته‌ها
برچسب‌ها
نوشته‌های پیشین
دوستان