منصور ضابطیان رو قبل تر در مردم ایران سلام می شناختم اما با شروع رادیو هفت به شدت این برنامه رو دنبال میکردم یکی برای داستان های امیرعلی نبویان و دیگر پنج شنبه های منصور ضابطیان
فحوا وطنطنه ی کلامش بگونه ای بود که آدم جذبش میشد هرچند معتقد بودم شبیه یکی از برادران پت ومت میمونه اما من خیلی دوسش دارم.
تا اینکه چند کتاب به چاپ رسوندن که شامل سفرنامه هاشون بود و من تا حالا تمام کتاب هاش رو تهیه کردم
بعد از خوندن کتاب های منصور ضابطیان دلت تنها یه کوله میخواد واینکه بزنی به جاده وسفر رو شروع کنی.
اصولا من تو خونه بعد از خوندن کتاب های خوب به مجید هم پیشنهاد میکنم حتما بخونه و خدا رو شکر مجید جزو اون دسته از همسران حرف گوش کن هست
کل کتاب های منصور ضابطیان توسط من؛مجید و علی و خانمش خونده شد و اون ها هم همین حس سفر رو داشتند.
چند کشور مد نظر بود ترکیه،مالزی،تایلند و ما یهو سر خر رو کج کردیم سمت سریلانکا؛ جزیرهای واقع در جنوب آسیا، اقیانوس هند و جنوب کشور هند
یک طبیعت بکر و زیبا که بقول همرامون فقط آدم های خاص میان اینجا و ما خیلی خاصیم J
اکثر عکس ها رو استوری گذاشتم چون دوستان دوست داشتند با فرهنگ این منطقه آشنا بشند.
خوبی سفر به اینکه معنی رهایی رو با تمام وجود حس میکنی این رهایی متفاوت از بی بند وباری ست
بدین معنی که تو از قفس بیرون اومدی،نفس کشیدی؛آدم های متفاوت از کشورها وفرهنگ های مختلف رو دیدی دست وپا شکسته باهاشون گپ زدی،قضاوت نشدی و لبخند زدی.
سفر جهان بینی تو رو عوض میکنه،وقتی یه پسر اروپایی 27 ساله تمام دغدغه اش اینه تا 28 سالگی پنجاه کشور رو ببینه و تو همون جوون رو با یه جوون ایرانی مقایسه میکنی.
آب وهوای اونجا فوق العاده بود بخصوص جزیزه کندی و ویلیگاما؛مع البت در شهر نگمبو و کلمبو من مورد هجمه پشه ها قرار گرفتم که اندازه دو ریالی طرح جدید روی بدنم هویداست.
تو فرودگاه خیلی ها داشتند به تایلند و ترکیه(آنتالیا)می رفتند،اینکه آدم تو این دو کشور مذکور احساس غربت نمیکنه چون بهشت مجردها محسوب میشه و صرفا آزادند..یاد حرف استادم افتادم(تو لایو اشاره کرده بودم قبلا)ایشون معتقد بود ما باید سیستم گردشگری رو گسترش بدیم سالانه کلی ارز از کشور خارج میشه تنها برای سفرهایی که میشه شرایطش رو تو خود ایران فراهم کرد.
ایشون میگفت:با وجود این همه منابع طبیعی وگردشگری که تو این کشور چهار فصل داریم باید آزادی باشه باید مناطقی مثل لاس وگاس و آنتالیا وپاتایا وجود داشته باشه؛وقتی جوون ایرانی برای این قبیل مزخرفات پولش رو میده این یعنی تف سر بالا.
سریلانکا نسبت به ایران پیشرفته نیست این یک واقعیته؛ اما پر توریست و گردشگره؛اگه حداقل آزادی برای توریست بود به نظر من بیش از این باید توریست می اومد.تو سریلانکا حتی اگه از نحوه ی ماهیگیری شون عکس بگیری باید هزینه بپردازی.
برای مسافرت شهر گرونی محسوب میشه اما ارزش یک بار دیدن رو داره؛دوستانی که سوال داشتند در مورد سریلانکا
باید بگم ما با تور نرفتیم؛اگه میخواین تنها برین مسلط به زبان انگلیسی باید باشید؛راستش مجید و علی وخانمش مترجم زبان بودند و من مترجم اموات و از اینکه به روانی اونا نمی تونستم صحبت کنم کلافه بودم و الان در حال تقویت کردن مکالمه زبانم هستم اونم با دیدن فیلم وسریال.
در مورد غذاشون اصولا غذاهای شرقی با معده ی ما همخونی نداره پر از ادویه یا خرچنگ و جک وجونورهای حال بهم زن با خودتون حتما انواع کنسرو ببرید من زین پس حتما یه پلوپزکوچولو میبرم J
در مورد پولشون اینکه شصت برابر ما ارزشش بالاتره و ما همش در حال ضرب و تفریق بودیم؛فی الواقع پول ایران ول معطله
ما با هواپیمایی قطر رفتیم خب باز این هزینه رو بالا برد شما می تونید با هواپیما ایرعربیا شارجه هم برید.
اما بعد این سفر مصمم میشی باز سفر کنی بخصوص ایرانگردی چون واقعا هزینه سفر کردن داخل ایران خیلی بصرفه ست.
گزینه های روی میز ما؛گاماسیاب نهاوند،گلستان؛تبریز
بسیار سفر باید تا...